محاصره توسط مستطیل

همۀ شما می‌دانید چطور باید مساحت یک مستطیل و مساحت یک دایره را حساب کردو احتمالاً می‌دانید هر مربعی یک مستطیل است. (اگر هم دلیلش را نمی‌دانید، سعی کنید دلیلش را بفهمید!حالا سعی کنید راهِ‌حلی برای پرسش زیر دست و پا کنید.

مسئله. تصور کنید یک دایره درون یک مستطیل، که طول و عرضش به ترتیب 10 و واحدند، گیر افتاده استیعنی هیچ بخشی از آن نمی­‌تواند از مستطیل خارج شود اما ممکن است با محیطِ مستطیل برخورد کندبزرگ‌ترین دایره‌ای که می‌توان درون این مستطیل رسم کرد چه مساحتی دارد؟ هرجا لازم بود عددِ پی را در نظر بگیرید.

برای حلِ چنین مسئله‌ای بهتر است چند شکل برای خود رسم کنید که معلوم شود دنبال چه چیزی می‌گردیدهرچه باشد قرار است بخش­های مختلفِ راهِ حل را به هم ببافیم پس حتماً به یک نقشۀ نصفه و نیمه هم که شده نیاز داریمدر اینجا شکل کشیدن، کارِ همان نقشه را می‌کند.

شکل یک، شکلِ درستی است چون هیچ بخشی از دایره از مستطیل بیرون نزده استپس یکی از چیزهایی که مسئله خواسته را رعایت کرده‌اماما شکلِ زیر چطور؟

شکل دو، شکل درستی نیست، چون بخشی از دایره از مستطیل بیرون زده استپس یکی از چیزهایی که مسئله خواسته را رعایت نکرده‌ام.

اما باید به نکتۀ دیگری هم توجه کنیمدرواقع قبل از رسم چنین شکلی باید به آن توجه می‌کردیم!

در مسئله گفته شده است طول و عرض مستطیل به ترتیب 10 و واحدنداین واژۀ به ترتیب در مسئله‌های ریاضی زیاد دیده می‌شودالبته در اینجا تکلیف روشن است و چون به ضلعِ بزرگ‌ترِ مستطیل می‌گوییم طول و به ضلعِ کوچک‌ترِ مستطیل می‌گوییم عرض، مشخص است که در اینجا طول مستطیل 10 واحد و عرض آن واحد است، اما اگر مثلاً بگوییم سنِ محتشم و مخبر به ترتیب 14 و 10 سال است، باید توجه کنیم منظور این است که مُحتَشَم 14 ساله است و مِخبِر 10 ساله استحالا تصور کنید تعداد آدم‌هایی که می‌خواهیم دربارۀ سنِ آن‌ها حرف بزنیم 12 نفر باشدحتماً حدس می‌زنید که اگر این قاعده را رعایت نکنیم چه گرفتاریِ بزرگی خواهیم داشت.

[اگر بگوییم قدِ فردِ و فردِ و فردِ و فردِ و فردِ به ترتیب 160 و 170 و 180 و 190 و 200 سانتی‌متر است معنایش این است که فردِ 1، 160 سانتی‌متر قد دارد؛ فردِ2، 170 سانتی‌متر قد دارد و همین‌طور تا فردِ که 200 سانتی‌متر قد دارد.]

برگردیم به موضوعِ قبلی یعنی طول و عرضِ این مستطیلدر مسئله گفته شده است طولِ مستطیل 10 و عرضِ آن واحد استاما واحد یعنی چه؟ احتمالاً شما معنیِ واحد را می‌دانیداگر هم نمی‌دانید، همین‌قدر بدانید که در اینجا می‌توانید طول و عرضِ این مستطیل را 10 و متر، 10 و کیلومتر یا 10 و نانومتر یا هرجورِ دیگری که می‌خواهید رسم کنید، فقط کافی است اگر طول را به کیلومتر رسم کردید عرض را هم به کیلومتر رسم کنید و اگر یکی را به متر کشیدید دیگری را هم باید به متر بکشید.

البته در این شرایط بهتر است که شما واحد را سانتی‌متر در نظر بگیرید که هم در چرک‌نویستان جا بگیرد (10 کیلومتر در کاغذهای معمولی جا نمی‌شود.) و هم این‌قدر کوچک نباشد که نتوانید روی شکل کار کنیدبلهدرست نوشته‌ام: «کار کنید» باید روی شکل‌ها کار کنیم تا مسئله‌ها حل شوند.

پس تا اینجا می‌دانیم معنیِ کلمه‌های به کار رفته در مسئله چیست و تا حدودی نقشه‌ای برای آن رسم کرده‌ایماما راستش را بخواهید برای من کمی طول می‌کشد تا حواسم کاملاً متمرکزِ مسئله و حلِ آن بشودبه همین دلیل معمولاً بهتر است چندتا شکل بکشم تا اصطلاحاً با مسئله کنار بیایمالبته من همیشه موقع حل مسئله به خودم یادآوری می‌کنم که کسی دنبالم نکرده استو عجله‌ای ندارمبرای همین با خیالِ راحت شروع می‌کنم به شکل کشیدن و کلنجار رفتن با مسئلهپیشنهاد می‌کنم شما هم همین کار را بکنیدبسیار مهم است که شکل‌ها را با خط‌کش و پرگار و گونیا و نقاله بکشید.

مثلاً من شکل‌های زیر را می‌کشم و دقت می‌کنم ببنیم چیزهایی که مسئله خواسته را رعایت کرده‌ام یا نههم‌زمان به کم و زیاد شدنِ مساحتِ دایره هم توجه می‌کنم چون قرار است بیشترین حالت ممکن برای مساحت را پیدا کنم.














همۀ شکل‌های سه تا شش به جز شکلِ پنج، چیزهایی که مسئله گفته را رعایت کرده‌اند.



من هرچه تلاش کردم دایره‌ای بکشم که بزرگ‌تر از دایره‌ای باشد که در شکلِ شش کشیده‌ام نشدالبته یک بار در میانهٔ کار یک اشتباه بد کردم. آن هم به این دلیل که (از تنبلیمی‌خواستم این نکته را نادیده بگیرم که باید شکل‌ها را با پرگار رسم کنمنتیجۀ این اشتباه هم شکلِ ناجورِ زیر بود! در این مورد هم توجه کنید این شکل ناجور است چون یکی ازچیزهایی که مسئله خواسته را رعایت نکرده است (چون در این شکل اصلاً دایره رسم نکرده‌ام).

 


درواقع شکلِ شش این نکته را برای من روشن می‌کند که قطرِ این دایره نمی‌تواند از واحد بزرگ‌تر باشد چون اگر بزرگ‌تر از این باشد در مستطیل جا نمی‌شود و بنابراین چیزی که مسئله خواسته را رعایت نکرده‌امپس بزرگ‌ترین دایره‌ای که می‌توان در این مستطیل رسم کرد که هیچ بخشی از آن بیرون از مستطیل نباشد، دایره‌ای است که قطرش واحد است (یعنی شعاعش ۲ واحد است)مساحت دایره‌ای هم که شعاعش ۲ واحد است از رابطۀ زیر به دست می‌آید


   ۱۲ ۲ × ۲ × ۳ شعاعِ این دایره × شعاعِ این دایره × عددِ پی = مساحتِ بزرگ‌ترین دایره در مستطیل

اگر هم بپرسید چرا عددِ پی را برابر با در نظر گرفته‌ام، خواهم گفتدوباره صورتِ مسئله را بخوانید!

برای اینکه بهتر هم ببینیم که این بزرگ‌تر شدنِ قطرِ دایره، و همواره درونِ مرزهای مستطیل باقی ماندنش، چه شکل و شمایلی دارد، شکل‌ زیر می‌تواند کمک‌کننده باشد.


خوب است به این نکته توجه کنید که فقط یک دایره نیست که درون این مستطیل باشد و مساحتِ آن ۱۲ واحدِ مربع باشددرواقع این مربع‌ها آن‌قدر زیادند که نمی‌شود آن‌ها را شمردشکل نُه را ببینیدالبته این موضوع تغییری در مسئله ایجاد نمی‌کند چون ما می‌خواستیم ببینیم بزرگ‌ترین مساحت برای یک دایره درون این مستطیل چقدر استمساحت هم که یک عدد است (که البته این عدد واحد هم دارد). ما هم آن عدد را پیدا کردیم: ۱۲. 



 اینکه نوشتن این عدد واحد هم دارد مهم است. یعنی مهم است که ۱۲ متر مربع است یا 48 نانومتر مربعدرواقع واحدِ مساحت مهم است.


من معمولاً وقتی برای حل مسئله‌ای این‌قدر وقت گذاشته‌ باشم، به این سادگی‌ها از کنارش نمی‌گذرمباید ماجرا را تا جایی که می‌شود پیش ببرماز شانس خوب من ریاضیات یکی از بهترین موضوعات برای این روحیۀ من استانگار هیچ وقت تمام نمی‌شود، هرقدر بخواهی بازی کنی، با آدم راه می‌آیدحتی می‌توانی قوانینِ دل‌بخواهی خودت را به آن تحمیل کنی و حتی بعضی جاها نظرت را عوض کنی و قوانین را تغییر بدهی که بیشتر خوش بگذردخلاصه ریاضیات بازیِ بی‌پایانِ انعطاف‌پذیری است.



الان هم چیزی که مسئله خواسته را پیدا کردم، اما می‌خواهم کمی ادامه بدهم و شرایط جدید را خودم برای مسئله بگذارممثلاً به این فکر می‌کنم که اگر قرار بود به جای یک دایره، دو دایره در این مستطیل بگذاریم، آن وقت چه می‌شد؟ آیا دو دایره با مساحت ۱۲ واحدِ مربع در این مستطیل جا می‌گیرند؟ بلهچون قطر دایره‌ها واحد است و طول مستطیل 10 واحد است، می‌شود چنین کاری کردشکل ده را ببینید.


حالا تصور کنید مسئله از ما خواسته است بیشترین مساحتی که می‌شود با دو دایره درون این مستطیل پوشاند را به دست بیاوریماین یعنی کاری کنیم که جمع مساحت‌های این دو دایره بیشترین حالتِ ممکن شود.



روشن شد که بزرگ‌ترین دایره‌ای که می‌توانیم درونِ این مستطیل رسم کنیم دایره‌ای با قطر واحد استاز طرفی فهمیدیم دو تا از این دایره‌ها در مستطیل جا می‌شود، پس کافی است بگوییم بیشترین مساحتی که می‌شود با دوتا دایره درون این مستطیل پوشاند، 24= 12+12 واحدِ مربع استمانند آنچه در شکل ده دیدیم.

دلیلی ندارد همین‌جا متوقف شویممی‌شود به این فکر کنیم که اگر شرایط جوری بود که این دایره‌ها درون مستطیل جا نمی‌شدند باید چه می‌کردیمببینیم در چه شرایطی ممکن بود چنین اتفاقی رخ دهدمثلاً اگر بخواهیم تا دایره را در مستطیل جا بدهیمیا مثلاً مستطیل را جوری در نظر بگیریم که دوتا از بزرگ‌ترین دایره‌ها درونش جا نگیردبیایید اول حالت دوم را بررسی کنیم!

فرض کنیم طول و عرض مستطیل به ترتیب و واحدنددر این صورت باز هم بزرگ‌ترین دایره‌ای که در این مستطیل جا می‌گیرد، دایره‌ای با قطر واحد استاما دوتا از این دایره‌ها را نمی‌شود جوری درونِ این مستطیل گذاشت که هیچ بخشی از آن‌ها از مستطیل بیرون نزندپس چیزی که مسئله خواسته رعایت نمی‌شودشکل یازده را ببینید.


اما در هر صورت مسئله از ما خواسته بیشترین مساحت از این مستطیل که می‌شود با دو دایره پوشاند را حساب کنیممن طبق عادت سراغِ کشیدنِ شکل‌های متنوع خواهم رفت.در شکل دوازده، دایرۀ الف بزرگ‌ترین دایره‌ای است که می‌توان در این مستطیل کشیددایره ب هم بعد از رسم شدنِ دایرۀ الف بزرگ‌ترین دایره‌است که می‌توان در مستطیل جا دادطول مستطیل واحد و قطر دایرۀ الف واحد است پس واحد برای قطر دایرۀ ب باقی می‌مانددر این صورت مجموعِ مقدارِ مساحتِ دو دایره برابر است با: (عدد پی را با برابر در نظر می‌گیریم و شعاعِ ب را و شعاعِ الف را 2)



 15 = (3×2×2) + (3×1×1)


روشن است که نمی‌توانیم قطر دایرۀ الف را بیشتر کنیمپس برای اینکه تغییری در شکل ایجاد کنیم تا بتوانیم حالت‌های دیگر را هم امتحان کرده باشیم، ناچاریم قطر دایرۀ ب را تغییر دهیماگر قطر دایرۀ ب را کم‌تر کنیم، مجموعِ مساحتِ این دو دایره کم‌تر می‌شود اما ما به دنبال بیشتر کردنِ این مجموعِ مساحتِ این دو هستیمپس باید قطرِ دایرۀ ب را بیشتر کنیماگر قطرِ الف ثابت بماند و قطر ب را بیشتر کنیم، ب از مستطیل بیرون میفتدپس اگر می‌خواهیم قطر ب را بیشتر کنیم باید هم‌زمان قطرِ الف را کم‌تر کنیممثلاً در شکل زیر قطر الف را ۳/۵ و قطر ب را ۲/۵ در نظر بگیریمدر این صورت مجموعِ مقدارِ مساحتِ این دو برابر است با: ۱۳/۸۷۵ (محاسبات را خودتان انجام دهید!)


توجه کنید که چون می‌خواهیم بیشترین مساحت را داشته باشیم، همواره کاری می‌کنیم که مجموعِ قطرهای دو مثلث بیشترین مقدارِ ممکن یعنی برابر با طول مستطیل باشد که 6 واحد است. مثلاً اگر قطر الف را ۲/۴ واحد بگیریم، قطر ب را باید برابر با حاصلِ تفریقِ ۲/۴ از 6 بگیریم.

حالا فرض کنید اضافه کردن به قطرِ ب و کم کردن از قطرِ الف را همین‌طور ادامه دهیم تا جایی که قطرِ هر دو برابر شود. ببینیم در این صورت قطرِ هر یک چقدر باید باشد. می‌دانیم با هم برابرند و از طرفی جمعشان برابر با 6 است (دلیلش را بالاتر توضیح دادم). دو عددِ برابر با مجموعِ شش؟ خوب معلوم است! دو تا سه.

پس اگر قطرِ دو دایره باهم برابر باشند و بخواهیم بیشترین مجموعِ مساحت را بسازیم باید قطرِ هر دو برابر با 3 واحد باشد. در این صورت مجموعِ مقدارِ مساحتِ دو دایره برابر است با: ۱۳/۵. (محاسبات را خودتان انجام دهید!) به نظر می‌رسد هرچه از قطرِ الف کم می‌کنیم و به قطرِ ب اضافه می‌کنیم، مجموعِ مساحت‌ها کم‌تر می‌شود.

حالا اگر بخواهیم همین مسیر را ادامه بدهیم قطرِ ب از قطرِ الف بیشتر خواهد شداز آنجا که برای ما تفاوتی بین دایرۀ الف و دایرۀ ب وجود ندارد، فرقی هم نمی‌کند کدام یک بزرگ‌تر باشد. درواقع تنها چیزی که برای ما مهم است مجموعِ مساحتِ این دو دایره است. چه الف بزرگ‌تر باشد چه ب، تفاوتی در مجموعِ مساحتِ دایره‌ها ایجاد نمی‌شود. پس بررسی کردنِ حالت‌هایی که ب قطر بیشتری دارد را ادامه نمی‌دهیم چون چیز جدیدی به راهِ حلِ ما اضافه نخواهد کرد.

این یعنی بیشترین مجموعِ مساحتی که این دو دایره می‌توانند بسازند همان 15 واحدِ مربع است که در شکلِ دوازده دیدیم.

پاسخِ این مسئله را با آزمون و خطا کردن پیدا کردیم. البته پاسخِ این مسئله کامل نشده است و پاسخِ دقیقِ آن نیاز به سوادِ خیلی بیشتری دارد. اما برای حدِ سوادی که ما داریم، این جوابِ بسیار خوبی برای این مسئله است و اگر کسی چنین مسئله‌ای از شما بپرسد هم به دنبالِ چنین جوابی است. 

خوب! هرچه جلوتر می‌رویم من وقتِ بیشتری برای حلِ این مسئله می‌گذارم و بیشتر وسوسه می‌شوم مسائل بیشتری از دلِ آن دربیاورم! مثلاً اگر می‌خواستیم کم‌ترین مجموعِ مساحت را داشته باشیم چه؟ آن وقت پاسخ چه بود؟

اما من نمی‌خواهم پاسخش را اینجا بنویسمشما در برگۀ خودتان حل کنید و پاسخش را هم بنویسید. فعلاً می‌خواهم برگردم سراغِ مسئلۀ دیگری که قبل‌تر به ذهنم رسیده بود. یعنی قرار دادنِ سه دایره در مستطیل به طولِ 10 و عرضِ 4 واحد.

مثلِ همیشه اول شکل می‌کشم. و سعی می‌کنم بزرگ‌ترین دایره‌ها را در مستطیل جا بدهم. می‌دانیم بزرگ‌ترین دایره‌ای که در این مستطیل جا می‌گیرد قطرش 4 واحد است. اما سه تا از این‌ها هم در مستطیل جا می‌شوند؟


با توجه به ایده‌ای که از مسئلۀ قبل گرفته‌ام، ابتدا حالتی را بررسی می‌کنم که دوتا از دایره‌ها بیش‌ترین قطر ممکن را داشته باشند و از روی آن‌ها قطر سومی را حساب می‌کنم و بعد سعی می‌کنم حالت‌های مختلف را امتحان کنم (البته بیشترِ کار را به خودتان خواهم سپرد) تا جایی که قطرِ هر سه دایره برابر شود. هر حالت را جداگانه در جدول زیر می‌نویسم. توجه کنید که مانند مسئلۀ قبل برای اینکه بیشترین مجموعِ مساحت‌ها را بسازم، تلاش می‍‌کنم مجموعِ قطرهای سه دایره بیشترین مقدار ممکن را داشته باشد. بیشترین مقدارِ ممکن برای قطرها هم برابر با طولِ مستطیل است (اگر مجموعِ قطرها بیشتر از طولِ مستطیل شود، دستِ کم یک دایره از مستطیل بیرون می‌زند).

در این جدول م.الف یعنی مساحت دایرۀ الف. همچنین عدد پی را برابر با 3 در نظر گرفته‌ام که محاسبات ساده‌تری انجام بدهم.


خوب است به این پرسش فکر کنید که چند شکل دیگر می‌شد به این جدول اضافه کرد؟ من تعداد بسیار زیادی شکل به ذهنم رسید اما کشیدنِ آن‌ها در این‌جا کار بسیار پر زحمتی است اما در چرک‌نویس خودم شکل‌ها را کشیده‌ام. شما هم همین کار را بکنید. دستِ کم پنج حالتِ دیگر را بررسی کنید.

مانندِ مسئلۀ قبل مهم نیست کدام دایره بزرگ‌تر باشد. مهم این است که هر چه از حالتِ اول به سمتِ حالتِ برابریِ سه دایره حرکت می‌کنیم مجموعِ مساحت‌ها کم‌تر می‌شود. پس بزرگ‌ترین مجموعی که با مساحت‌های این سه دایره می‌شود ساخت همان 27 واحدِ مربع است.

تکرار می‌کنم که پاسخِ این مسئله را با آزمون و خطا کردن پیدا کردیم. البته پاسخِ این مسئله کامل نشده است و پاسخِ دقیقِ آن نیاز به سوادِ خیلی بیشتری دارد. اما برای حدِ سوادی که ما داریم، این جوابِ بسیار خوبی برای این مسئله است و آزمون هم به دنبالِ چنین راهِ حلی است.

من که حاضر نیستم این مسئله را رها کنم و برای خودم حالت‌های مختلفِ مستطیل‌ها و تعدادهای دیگری برای دایره‌ها (چهار دایره و پنج دایره و همین‌طور تا... . واقعاً تا چند می‌شود جلو رفت؟) را در نظر خواهم گرفت و مسئله را حل خواهم کرد. شما هم چنین کنید. اردو زدن در یک مسئله، دقیقاً یعنی همین.

مسئلۀ بعدی، پرسش زیبا و مهمی است. می‌گویند این مسئله را انیشتین طرح کرده است اما احتمالاً این حرف دروغ است. می‌گویند این سؤال را فقط دو درصد مردم دنیا می‌توانند حل کنند و این قطعاً دروغ است. به این مسئله فکر کنید. به ذهن خودتان نظم بدهید و سعی کنید تمرکز کنید. حتماً از پس آن برمی‌آیید. مسیری که برای حلِ آن لازم است، نمونۀ خوبی از اردو زدن در یک مسئله است.